ممکن است پدرم از دیدن عکس من و هاشمی ناراحت شوند!
ممکن است پدرم از دیدن عکس من و هاشمی ناراحت شوند!
شرق: بالاخره گفتوگو با دکتر علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، بعد از مدتها پیگیری انجام شد. واقعیت این است از زمانی که این گفتوگو به سرانجام رسيد تا امروز که به چاپ رسيده است، آنقدر مشکلات مختلفی گریبانگیر هنر شد که به نظر میرسید همچنان این گفتوگو باید ادامه پیدا کند. بحث فیشهای حقوقی مدیران سازمان سینمایی دولت قبل، اظهارات ضدونقیض درباره علت مرگ عباس کیارستمی، هتاکی نشریه یالثارات به سینماگران که لغو مجوزش را در پی داشت، ازسرگیری تیزرهای فیلمهای سینمایی در ماهواره و… . خلاصه به نظر میرسد در آخرین سال دور اول دولت تدبیر و امید فاصله بحرانها کمتر میشود و هر دفعه شاهد فشارهای بیشتری بر حوزه فرهنگ و هنر هستیم. به هر حال سعی شد در این گفتوگو، درباره محورهای اصلی سیاستهای فعلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بيشتر متمركز شويم.
با گذشت سه سال از استقرار دولتِ «تدبیر و امید»، جنابعالی در قامت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، درحالحاضر تحلیلتان از جایگاه واقعی فرهنگ و هنر در ایران چیست؟
ممنونم از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید تا بتوانیم با مردم بیشتر صحبت کنیم. باید اشاره کنم وقتی این دولت تشکیل شد، در ابتدا احساسم بر این بود که بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر با این وزارتخانه یا قهر بودند یا ارتباط بسیار ضعیفی داشتند. البته همانگونه که مستحضرید، وظایف بسیاری برعهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. گستردگی فعالیتها، حوزههای متنوع و مهمی همچون کتاب، فیلمهای سینمایی، هنرهای نمایشی، تجسمی، موسیقی، قرآن و عترت، کانونهای فرهنگی- هنری مساجد و فعالیتهای فرهنگی – هنری خارج از کشور را دربر میگیرد. طبعا در این مسیر برای تعاملِ سازنده و مستمر با هنرمندان، استادان و فرهیختگان، باید ظرافتها و شیوههای درستی را در نظر گرفت.
با این نگاه سعی کردیم از همان روزهای نخست با هنرمندان هر حوزه جلساتی برگزار کنیم. برای مثال، در نشستهایی که با دو، سه گروه از سینماگران داشتم، آنها از مشکلات وزارتخانه گله بسیاری داشتند. برخی اظهار میکردند چهار سال و حتی هشت سال پا به وزارتخانه نگذاشتهاند! در حوزه موسیقی هم به همین شکل بود. در حوزه نشر و کتاب وضعیت خاصی حکمفرما بود! چون بسیاری از کتابها به هر دلیلی توقیف شده بودند و اجازه چاپ نداشتند! متولیان نشر میگفتند گاهی به بهانههای واهی، بررِسان کتاب جلو نشر کتابی را گرفته بودند. چون ظاهرا سواد لازم را در این زمینه نداشتند.
حتی ناشرانی مانند «نشر چشمه» را دادگاهی کرده بودند!
بله. این انتشارات را به دادگاه تخلفات کشاندند و سریعا هم در دادگاه تجدیدنظر محکوم کردند تا راهی برای بازگشت آن برای فعالیت دوباره وجود نداشته باشد! حتی در نمایشگاه وقت کتاب، فهرستی از ٥٠ ناشر تهیه و حق شرکت در نمایشگاه را از آنها سلب کرده بودند. در حوزه سینما هم با آن همه هجمه و فشارها «خانه سینما» را تعطیل کردند، بهطوریکه بسیاری از سینماگران انگیزه کارکردن نداشتند! حوزه تجسمی و تئاتر هم شرایط مشابهی داشتند. خلاصه کلام اینکه یأس و ناامیدی بر اهالی فرهنگ و هنر مستولی شده بود! اما خوشبختانه در دولت تدبیر و امید خطمشی فرهنگی به این سمت پیش رفت که ضمن رعایت چارچوبهای قانونی، فضای امن و بازی ایجاد شود تا هنرمندان و اهل قلم با انگیزه به آفرینشگری دست بزنند. اعتقاد داشته و داریم فرهنگ و هنر در فضایی که امکان تبادلنظر و تضارب آرا وجود داشته باشد، رشد میکند نه در یک فضای بسته. برای مثال، اگر پژوهشگری جرئت نداشته باشد نتیجه تحقیقاتش را بیان کند، هیچگاه فرهنگ رشد پیدا نخواهد کرد. پژوهشگران باید تجربیاتشان را منتشر کنند و دیگران هم نظر دهند.
جناب آقای دکتر جنتی! البته وضع در حیطه مطبوعات بدتر از همه بود. انجمن صنفی روزنامهنگاران را تعطیل شد و رسانهها در شرایط دشواری به سر میبردند. حتی اینروزها هم شاهد هستیم برخی از رسانههای غیرهمسو با دولت، راحتتر نقدهایشان را ارائه میکنند؛ مثلا روزنامهای برای تخریب استاد شجریان کلاژی از عکسهای هنرمندان پیش از انقلاب را در صفحه اول خود میآورد؛ بدون ناراحتی و دلشوره! درحالیکه فقط کافی است چنین عکسهایی از سوی روزنامههای اینطرفی منتشر شود! به تازگی هم نشریهای مثل «یالثارات» سینماگران را با واژگانی نواخت که حتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از اسمبردن آن واژه شرم کرد و بهترین موضع خود را سکوت دانست! با وجود لغو امتیاز هم اعلام کرد دوباره منتشر خواهد شد! واقعا برای گذر از این بیاخلاقیها و ناهنجاریها، در وزارتخانه تحت امرتان چه تمهدیداتی در نظر گرفتهاید؟
متوجه هستم. اما باید گفت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در برخورد با تخلفات مطبوعاتی یا صدور مجوز برای انتشار نشریات و… دستش خیلی باز نیست. چون چنین وظیفهای بر دوش «هیأت نظارت بر مطبوعات» محول شده که اعضایش متشکل از نمایندگان مجلس، قوه قضائیه، شورایعالی انقلاب فرهنگی و حوزه علمیه و وزارت علوم و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند و فقط یک نماینده از مدیران مسئول مطبوعات در آن شورا حضور دارد. ما معتقدیم مطبوعات باید در چارچوب قانون آزاد باشند و درعینحال، قانون نباید طوری باشد که افراد نتوانند مطالباتشان را اظهار کنند. هرچند قانون فعلی هم اشکالاتی دارد که باید مرتفع شود. اما در چارچوب همین قانون میتوان بهتر عمل و برخورد کرد. در برخورد با تخلفات هم سعی کردیم «توقیف» آخرین راهحلی باشد که میشود پی گرفت. تاجاییکه امکان دارد، تلاش میکنیم در گفتوگو با اصحاب مطبوعات مشکل مرتفع شود و بعد هم بهترتیب تذکر شفاهی، کتبی و در برخی مواقع با تغییر مدیرمسئول با تخلفات برخورد میکنیم. اگر گاهی به جراحی نیاز بود مثلا نشریهای روی روش اشتباه غیرقانونیاش اصرار کند، در آن صورت دست آخر به توقیف و تشدید مجازات منتهی خواهد شد. درباره بیاخلاقی اخیر باید بگویم ما هم نظرمان را اعلام کردیم. اما برای برخورد با این نشریات باید درنهایت «هیأت نظارت بر مطبوعات» نظر دهد.
در حوزه نشر چه حرکاتی صورت گرفته است؟
خوشبختانه در این دوره، نشر کتاب گسترش خوبی پیدا کرده است. برای مثال، سال گذشته حدود ٨٠ هزار عنوان کتاب چاپ شد. در حوزه مطبوعات از ابتدای زمانی که مجوز انتشار دادهاند، چهار، پنجهزار بیشتر مجوز نشر داده نشده بود! در این مدت بیش از چهارهزار مجوز نشر به صورت مکتوب و الکترونیک صادر کردهایم.
منظورم بیشتر در حوزه کاهش ممیزی بود. بههرحالت، این کمیت قابل ستایش است. اما در مورد نخست همچنان گیروگرفتهایی وجود دارد؟
بههرحالت، تلاش کردهایم تا جایی که قانون اجازه دهد، امکان نشر کتابهای بیشتری بدهیم.
در حوزههای دیگر از نظر شما چه اتفاقات میمونی رخ داده است؟
در بحث سینما به نظر من تعداد فیلمهایی که سال گذشته در جشنواره فیلم فجر حضور داشتند، مثبت ارزیابی میشود. حدود ٢٠٠ فیلم مستند و کوتاه و سینمایی بلند داشتیم و بخش انیمیشنهای سینمایی هم از رشد خوبی برخوردارند. اقبال مردم به سینما خیلی بهتر شده. در سال ٩٣ کل فروش سینما حدود ٥٠ میلیارد تومان بوده و امسال دستکم در سه ماه اول سال بالغ بر ٦٢ میلیارد تومان فروش داشتهایم. در سال ٩٢ حدود هفتمیلیون نفر سینما رفتند، اما در سه ماه اول امسال این میزان به هشتمیلیون نفر ارتقا یافت. تئاترهای خوبی درحالحاضر در حال اجراست. در شهر تهران هر شب بین صد تا ١٠٥ تئاتر روی صحنه میآید که رقم امیدوارکنندهای است. با وجود همه مشکلاتی که برای اجرای کنسرتهای موسیقی داریم، سعیمان این است که حتما این کنسرتها برگزار شوند، چون خوانندهها، آهنگسازان و موزیسینهای خیلی خوبی در حوزه موسیقی پاپ و سنتی مشغول به کارند. از طرف دیگر، جامعه هم نیازمند نشاط است و گاهی گزارشاتی که از سوی وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی منتشر میشود، حاکی از آن است كه حداقل ٢٠، ٣٠ درصد جامعه دچار افسردگی هستند و برای رفع این افسردگی نیاز است که اوقات فراغت را با روشهای سالمی مثل موسیقی و تئاتر و سینما و حتی بازیهای رایانهای پر کنیم و چه بهتر که این اوقات با تولیدات مرغوب داخلی پر شوند. سیاست کلی دولت این بوده که روحیه امید و نشاط در جامعه بهویژه میان اصحاب فرهنگ و هنر ایجاد شود که خوشبختانه به نظر میرسد در سه سال گذشته در این زمینه پیشرفتهایی داشتهایم. خوشبختانه در بسیاری از اهالی قلم، ارباب رسانه و سینماگران اینگونه رضایتها مشاهده میشوند.
آقای وزیر! درست است در آن «هشت سال خاص» مشارکت هنرمندان و اهل فرهنگ به حداقل رسیده بود و دولت وقت با پیروی از سیاست انقباضی فرهنگی، اجازه داد فقط صداهای عدهاي قلیل و همسو با خودش شنیده شود. اما با اعمال سیاست انبساطی، دولت یازدهم ضمن مشارکت فعال هنرمندان در عرصههای مختلف، همزمان توقعات و مطالبات را هم بالا برده است. اینکه در یک تا دو سال اول استقرار دولت تدبیر و امید، دستگاههای فرهنگی و هنری دولت در جلب رضایت هنرمندان و رتقوفتق اوضاع نابسامان همت گماردند و فضا را از نظر روانی آرام کردند، ستودنی است. اما در سالهای سوم و چهارم حتما مطالبات خفته و نادیده گرفتهشده پررنگتر میشود. چون میدانیم دولت میتواند کارهای مهمتری هم انجام دهد. شما بهتر میدانید در فرهنگ و هنر مسائل چالشبرانگیزند، چون در این عرصه جزئیات نقش مهمی دارند. برای مثال، جنابعالی از زمان گرفتن رأی اعتماد از مجلس تا امروز همواره بیان کردهاید پای مجوزهایی که صادر میکنید، خواهید ایستاد. اما در گذر زمان با موانعی مواجه شدهاید و به نظر میرسد دستکم در دو حوزه موسیقی و سینما مجوزهایتان دچار خدشه شدهاند. برخی از فیلمها بهدلیل فشارهای چند جانبه و از چند سو توقیف و بسیاری از کنسرتها لغو شدهاند. واقعا چرا اینگونه شد؟
هنوز هم به آنچه گفتهایم، معتقدیم و علاقهمند هستیم پای مجوزهایمان بایستیم. اما نباید همهجا طرف مقابل را جزء مخالفان و جریان سیاسی مخالف ببینیم. بالاخره جامعه ما یک جامعه چندصدایی است. جمعیتی از نیروهای مذهبی متعصب در جامعه داریم. همچنین روشنفکران بهگونهای دیگر فکر میکنند که آنها هم طیف وسیعی هستند. دستگاههای فرهنگی باید بهگونهای عمل کنند که نظرات همه جلب شود. ما نمیتوانیم فقط برای گروه خاصی فیلم بسازیم یا کتاب چاپ کنیم. همه باید براساس سلیقهشان آنچه را که میخواهند، در دسترسشان باشد. این انتظار هم فقط نباید از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد. همه دستگاههای فرهنگی که البته زیر نظر ما نیستند همچون صداوسیما، مسئولیت دارند. رسانه ملی هم باید مطابق سلیقه همه برنامه بسازد. اما در این مسیر اشکال عمدهای هم وجود دارد. گاهی اشکال از درون خود ماست. برای مثال، فیلمنامهای ارائه میشود و ممکن است به مواردی از آن اصلاحاتی وارد شود. فیلمنامه بعد از اعمال تغییرات، مجوز میگیرد، اما دست آخر بعد از کاملشدن فیلم، شاهدیم فیلم بهگونهای دیگر ساخته شده! زمان و مبالغ زیادی صرف شده و فیلم با زحمت زیاد ساخته میشود، ولی درنهایت قابل پخش نیست! یعنی از آنچه ما تأیید کردهایم، عدول میکنند. در این شرایط یا باید بگوییم حالا زحمتی کشیدهاند و هزینهای صرف شده و اجازه دهیم فیلم اکران شود یا باید به دلیل اشکالات آن، مجوز پخش داده نشود؟ بههرحال، ما مسئول ارتقای فرهنگی جامعه هستیم. اگر فیلمی به فروپاشی خانوادهها کمک کند یا بدآموزی برای جامعه داشته باشد، وظیفهمان این است که جلوی اکران آن را بگیریم.
با این نگاه، پس چرا از همان روز اول به فیلم موردنظر مجوز میدهید؟ بههرحالت، مباحث هنری به سلیقه هم مربوط میشود. ممکن است فردی در چارچوب قانون منعطف باشد و به همان با تسامح بنگرد. در این صورت تکلیف چیست؟
اینطور نیست که فقط یک فرد تصمیم بگیرد. شورای صدور پروانه نمایش ٩ نفر هستند که جامعهشناس، روانشناس، روحانی و چند نفر فیلمشناس در آن حضور دارند. بالاخره آنچه از نظر این شورا عبور میکند که برای اکران فیلمی موافق یا مخالف نظر دهند، درحقیقت برایند نظر شوراست که با بحثهای زیاد، نقاط ضعفوقوت فیلم را بررسی میکنند. البته بیشتر سعی در اصلاح فیلم دارند که بخشهایی حذف یا دیالوگهایی اصلاح شود. گاهی فیلمی هست که کلا مشکل دارد و طبیعتا باید جلو اکرانش گرفته شود. ضمن اینکه تعداد فیلمهای توقیفی واقعا کم است. درحالیکه ما در حوزه تئاتر کمتر مشکل داریم. بعضی اوقات ماهیت نمایشنامه بهگونهای است که محیطی لمپنی را به تصویر میکشد و ناگزیر از بهکارگیری کلمات رکیک و ناسزا است تا فضا را به بیننده القا کند. حتی در این موارد نیز اصلاحات صورت میگیرد اما درنهایت مشکلش خیلی کمتر از سینماست. درباره موسیقی همه اصول قانونی را رعایت میکنیم. شورای شعری داریم که افراد زبده اشعار را بررسی میکنند. بعد هم برای اجرا با توجه به شعر و آهنگ مجوز صادر میشود و از نظر ما مشکلی ندارند منتها عوامل و ارادههای خارج از وزارتخانه هم دخالت میکنند.
عوامل دخیل در این زمینه چه کسانی هستند؟
در موسیقی عوامل مختلفی دخیلند؛ ازجمله نیروی انتظامی که گاهی احساس وظیفه شرعی میکند دخالت کند که به تازگی در دولت آییننامه اماکن را اصلاح کردهایم که براساس آن، اداره اماکن نمیتواند در محتوای برنامه یا صدور مجوز برگزاری کنسرت دخالت کند. فقط میتواند از نظر انتظامی و ترافیکی نظر دهد.
آقای منتظرالمهدی در اظهارنظری گفتند تاکنون چنین ابلاغیهای را وصول نکردهاند. ضمنا قوه قضائیه هم گفته باید در وقتش نیروی انتظامی دخالت کند. در این صورت، شما چه میکنید؟
این آییننامه بهتازگی تصویب شده و از سوی وزیر کشور به نیروی انتظامی ابلاغ خواهد شد. مورد دیگر قوه قضائیه است که از نظر قانونی در مواردی که خلاف قانون تشخیص میدهد، خود را مختار به دخالت میداند یا میخواهد با سلیقه خود مانع وقوع جرم شود. بههمیندلیل گاهی مانع برگزاری کنسرتها میشود که دستگاه اجرائی کاری نمیتواند انجام دهد مگر در سایه تفاهم و همکاری متقابل. دراینصورت میتوانیم به برداشت و درک مشترکی در این زمینه برسیم تا در مواردی که تخلف جدی رخ دهد، با آن برخورد شود.
با این اوصاف، بهتر نیست کل قضیه برگزاری کنسرتها را به دست آنها بسپارید، چون وزارت تحت امر شما هر تصمیمی هم بگیرد، دستآخر قدرت اجرائی ندارد؟ دیگر اینکه یکی از راهکارهای جنابعالی برای حل این معضل، این بود که گفتید یکسری آهنگسازها را به حوزههای علمیه بفرستیم تا مجتهد شوند و بتوانند احکام مربوط به این موضوع را استنباط کنند. آیا به نظر شما این راهکار، شدنی است؟ ضمن اینکه راهکار درازمدت است و نه کوتاهمدت!
واقعیت این است که بعد از گذشت ۳۷ سال از پیروزی انقلاب اسلامی، همچنان تکلیفمان درباره موسیقی مشخص نیست. درحالیکه درباره سینما بهدلیل فرمان صریح امام(ره) در اوایل انقلاب تکلیفمان مشخص شد. اما تا امروز هنوز در نوع موسیقی و اینکه کدام موسیقی حلال و کدام موسیقی حرام است، اختلافنظرهای فراوانی وجود دارد. مقام معظم رهبری موضوع فرهنگ را بهخوبی میشناسند. مراجع تقلید نیز نظر خاص خود را دارند. من با برخی از علما مواجه شدم که موسیقی را مطلقا حرام میدانند. حالا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهعنوان متولی این امر به نظر چه کسی عمل کند؟ بدیهی است ما تابع نظر و فتوای مقام معظم رهبری هستیم که هم مرجع تقلید هستند، هم بالاترین مقام حکومتی کشور هستند و فرمان و نظر ایشان لازمالاتباع است و هم تنها شخصیتی در عالم روحانیت هستند که موسیقی را میشناسند، شعر و ادبیات را خوب میشناسند. با فیلم و نمایشنامه کاملا آشنایی دارند، ولی بههرصورت ما با مردمی مواجه هستیم که تابع مراجع مختلف هستند و باید به نظر آنان احترام بگذاریم. سخن من این بود که بهتر است حوزههای علمیه ما با دستگاههای موسیقی آشنا شوند یا اینکه تعدادی آهنگساز را به حوزههای علمیه بفرستیم تا تحصیل کنند و مجتهد شوند و درنهایت بتوانند احکام مربوط به این موضوع را استنباط کنند.
البته به نظر میرسد موضوع پیچیدهتر از اینهاست. مثلا سؤالی که برای مردم پیش آمده، این است که هنرمندی مانند «کیهان کلهر» مگر مصداق بارز عنصر ضدفرهنگی و ابتذال است که کنسرت ایشان در شهرستانی لغو میشود و بعد ایشان دلخور میشوند و در اظهارنظری میگویند دیگر در ایران کنسرت نمیدهم؟
کنسرت ایشان و آقای شهرام ناظری مشکلی ندارد. همهجا اجراهای آنان فاخر بوده و مشکلی ندارند منتها گاهی اعمال سلیقههای شخصی صورت میگیرد و جایی که قوه قضائیه از اختیارات خودش استفاده میکند و ما توان دخالت نداریم.
در حوزه سینما هم چندی پیش چنین اتفاقی درباره فیلم «عادت نمیکنیم» افتاد و اکران فیلم مدت کوتاهی متوقف شد. درحالیکه در همان زمان تیزر فیلمهای «رسوایی» و «فیلم ایستاده در غبار» هم از ماهواره پخش میشدند! اکنون هم این بیم وجود دارد که چون بار دیگر پخش تیزرها در شبکههای ماهوارهای از سر گرفته شده، همین اتفاق تکرار شود. دراینصورت چه باید کرد؟
ما هم بنابر همین استدلال، همان زمان اجازه ادامه اکران را صادر کردیم. چون گاهی شبکههای ماهوارهای بخشی از فیلم را به نام تیزر پخش میکنند و تقصیری متوجه تهیهکننده فیلم نیست. گاهی تهیهکننده رسما اعلام میکند که خودش مایل به این کار نیست. اما همانطور که به تازگی گفتهام، باید برخی مقررات اصلاح شود. ضمن اینکه اينقضیه بحث مفصلی میطلبد. قبلا هم در مصاحبهای گفتم باید شرایطی در داخل فراهم کنیم که تیزرهای تبلیغاتی در صداوسیما پخش شود تا افراد مجبور نشوند از شبکههای ماهوارهای برای پخش تیزرهای فیلمهایشان استفاده کنند.