اينجا سرزميني است که به شهادت معمار بزرگ انقلاب اسلامي، «دِين خود را به اسلام ادا کرد». از خوزستان ميگويم؛ […]
اينجا سرزميني است که به شهادت معمار بزرگ انقلاب اسلامي، «دِين خود را به اسلام ادا کرد».
از خوزستان ميگويم؛ سرزمین نفت!
سرزميني که مردماني صبور و نجيب دارد و عزت آنان موجب شده برخي آنها و نيازهايشان را فراموش کنند.
اهواز، اگرچه نام مرکز استان خوزستان را يدک ميکشد، ولي با اين حال هيچ نشاني از يک شهر با مشخصه مرکز استان ندارد.
آثار محروميتها در اهواز در دو بخش شرقي و غربي شهر ديده ميشود. خيابانهاي پرچاله و چوله، فضاي سبز پژمرده، ساختمانهاي مخروبه و نيمه کاره رها شده در مرکز شهر، ساحل مملو از زباله کارون، بهداشت فراموش شده، دود و آلایندههای مضر کارخانههای بزرگ و سيستم حمل و نقل شهري بيرمق و ناتوان تنها گوشههايي از محروميت اين شهر است.
اگر به دنبال منطقهای با اوضاعی اسفبارتر از مرکز استان هستید ، کافی است نگاهی اجمالی به اوضاع شهرستانهای باوی، حمیدیه و کارون انداخته شود، تا عمق فاجعه نمایانتر گردد.
با نگاهی به مجموعه شهرستانهای اهواز، باوی، حمیدیه و کارون با چالش بزرگی به نام حاشیه نشینی روبرو هستیم ؛ مناطقی که قریب به ۴۵۰ هزار نفر در آنها زندگی میکنند و چهره فقر و تبعیض بر کل محلههای آنها بیداد میکند.
شهرکها و مناطق حاشيه اهواز ، اوضاعي به مراتب وخيمتر دارند. بسیار دردآور است که بگوییم ساکنان کارون همیشه خروشان از ابتداییترین حق خود، یعنی بهرهمندی از آب آشامیدنی سالم و وضع بهداشتی سالم بینصیباند.
ما امروز پس از گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی میبایست به دنبال ایجاد امنیت پایدار در این مناطق باشیم و این امنیت ممکن نخواهد شد مگر با گسیل امکانات مادی و معنوی و خروج حاشیهها از این بحرانهای خانمان سوز.
انقلاب ما انقلاب پابرهنگان و مستضعفین بود، به امید رسیدن به روزی که انقلاب ما به صاحبان واقعی خود بازگردد؛ میبایست ید واحده شویم و انسانهای صالح و دردمند را بر مسند امور بنشانیم…
محمد نوری ممبینی
تحلیلگر مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی